تقنین مشترک کشورهای اسلامی در حوزه حقوق بشردوستانه

Authors

Abstract:

کشورهای اسلامی به‌دلیل وجود اشتراکات فراوان درمنابع الهام‌بخش، زمینه بالقوه‌ای را برای همگرایی در موضوعات مختلف دارند. یکی از این موارد، همگرایی از طریق کاربست ابزارهای حقوقی به­ویژه «تقنین مشترک» می‌باشد. تقنین مشترک می‌تواند به دو صورت بین‌المللی (معاهده) یا داخلی (قانون مصوب پارلمان) صورت پذیرد. مسأله اصلی در نوشتار پیش‌رو عبارت است از این که آیا کشورهای اسلامی می‌توانند در زمینه حقوق بشردوستانه، اقدام تقنینی مشترکی بنمایند؟مذاهب مختلف اسلامی، در زمینه احکام و فتاوای مربوط به زمان جنگ و رفتار نظامیان نسبت به افراد، اماکن و اهداف غیرنظامی اشتراکات فراوانی دارند. این اشتراکات، به‌گونه‌ای است که می‌توان بر پایه آن، اقدام به تقنین مشترک نمود. در این مقاله، با تأکید بر وحدت منابع حقوقی کشورهای اسلامی و سایر زمینه‌هایی که وجودشان در وصول به تقنین مشترک، یاری می‌رساند موانع پیش‌رو به‌ویژه در رابطه با چالش‌های هنجاری نیز بررسی شده است.  بر اساس این نوشتار، تقنین مشترک در موضوع­ حقوق بشردوستانه، ضمن رفع خلاء حقوقی داخلی کشورهای اسلامی (به‌دلیل نداشتن آیین‌های قانونمند برای رفتار نظامیان)، منافع متعددی را در عرصه حقوق بین‌الملل نصیب ایشان می‌گرداند. همچنین خنثی­نمودن تبلیغات نادرست در زمینه احکام اسلام و مسأله­ی اسلام­هراسی نیز از نتایج این اقدام، به‌حساب می‌آید. در نتیجه، با توجه وحدت تاریخ، فرهنگ و منابع حقوقی و امکان رفع یا کاهش اثرگذاری موانع موجود، با توجه به وجود برخی سازوکارهای رسمی و غیررسمی لازم در جهان اسلام، قانون­گذاریِ مشترک در این رابطه به عنوان یک نیاز ضروری و دست‌یافتنی ارزیابی می‌گردد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تقنین در حوزه هنر

قانون‌گذاری - وضع قواعد کلی، نوعی و لازم‌الاجرا- از شئون حکمرانی است و حکومت‌ها از این ابزار برای تنظیم روابط اجتماعی و نیز رسیدن به اهداف، مقاصد و «آرمان» خود بهره می‌برند. پرسشی که مطرح می‌گردد آن است که آیا هنر نیز می‌تواند موضوع تقنین و قانون‌گذای قرار بگیرد؟ و اگر جواب هم مثبت باشد این گستره وضع قواعد نوعی تا کجاست؟ در حوزه تقنین هنری باید بپذیریم که اصل بر عدم دخالت دولت در وضع قواعد است...

full text

الزامات ژئوپلیتیک پیمان دفاعی مشترک کشورهای حوزه خلیج فارس

این مقاله به بررسی انعقاد پیمان دفاعی مشترک بین کشورهای حوزه خلیج فارس با تاکید بر الزامات ژئوپلیتیک ، به‌منظور برقراری امنیت در منطقه خلیج فارس توسط کشورهای این حوزه اختصاص دارد. بر اساس نتایج مطالعات منابع مختلف، یکی از عوامل اصلی ناامنی در منطقۀ خلیج فارس، ایالات متحده آمریکا و حامیان منطقه‌ای آن می‌باشد. با توجه به مزیتهای طبیعی و موقعیت ژئواستراتژیک ایران در ترتیبات امنیتی، اقتصادی، سیاسی،...

full text

راهکارها و ضمانت اجراهای حقوق بین‌الملل بشردوستانه با تأکید بر ماده 1 مشترک کنوانسیون‌های ژنو 1949

در نتیجه آلام و فجایع ناشی از دو جنگ سترگ در سده اخیر بود که جامعه بین‌المللی دریافت که «در جنگ حقوق ساکت است» و بر آن شد که در کنار تدوین، به تضمین هم بیاندیشد. درست به همین دلیل است که       می‌توان ماده 1 مشترک کنوانسیون‌های ژنو 1949 و تکرار مضمون آن در پروتکل اول 1977 را برآیند فرایندی تکاملی دانست که به اجرای مقررات کنوانسیون بسنده نکرده و تضمین اجرای آن را هم مدنظر قرار می‌‌دهد. می‌توان ه...

full text

کارکرد منافع ملی حیاتی در حوزه های انسانی حقوق بین الملل: حقوق بشردوستانه

حقوق بین الملل، بارها توسط بسیاری از دولت ها به بهانه و با استناد به منافع ملی حیاتی و امنیتی، به عنوان سپری در مقابل موازین حقوقی و سازوکاری برای فرار و رهایی از تعهدات قانونی به کار گرفته شده است؛ آن گونه که دولت ها بر قواعد حقوق بین الملل به ویژه حقوق بشردوستانه، محدودیت هایی را اعمال نموده و در عین حال با قانونی جلوه دادن اقدامات خود، مدعی رعایت حقوق بین الملل می شوند. از این رو، منافع عالی...

full text

تقنین احکام حکومتی در حوزه منطقه الفراغ توسط ولیّ فقیه

به جهت نیازهای متغیر جامعه اسلامی، نظریه منطقه و مساحتی خالی از حکم الزامی به عنوان منطقة الفراغ مشخص شده و امر قانون گذاری در آن به ولی فقیه سپرده شده است. طبق نظر امام خمینیv در یک نظام دینی اسلامی، هرگز نمی­‌توان زمام حکومت را به دست کسی داد که در فقه و فقاهت متخصص نباشد و یا به آن بی­اعتنا باشد یکی از اختیارات ولی فقیه، صدور حکم حکومتی در منطقه فراغ است. این حکم می­‌تواند در جهت اجرای احکا...

full text

عملکرد داعش از دیدگاه قواعد حقوق اسلامی و حقوق بین الملل بشردوستانه

پس از حمله نیروهای ائتلاف به افغانستان و عراق، گروه های مسلّح مبتنی بر عقاید و باورهای مذهبی در هر دو کشور ظهور و گسترش یافت. اگرچه ساختار کلّی و مانیفست این گروه ها منبعث از تفکرات گروه القاعده بود، اما عملکرد و دیدگاه هرکدام از گروه ها، در پاره ای از مسائل، متفاوت از سایر همفکرانشان بروز می کرد. اما وجه اشتراک تمامی این گروه ها، داشتن افکار ایدئولوژیک و استناد به مبانی دین اسلام و مذهب اهل سنت ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 3  issue 4

pages  29- 48

publication date 2017-02-19

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023